در این یاداشت مختصر، مجال پرداختن به تبعات منفی این پدیده نیست و هدف از آن ارائه بحثی بر موضوع "شهر گردشگر" به عنوان کلید واژه ای تیم جدید ریاست سازمان مذکور است.

مهمترین موضوعی که تیم جدید مدیریتی سازمان در حوزه گردشگری به عنوان راهبرد اصلی خود مطرح کرده اند، اصطلاح "شهر گردشگر" می باشد. آقای مونسان به عنوان رئیس جدید سازمان و همچنین معاون گردشگری سازمان در مراسم های مختلفی موضوع "شهر گردشگر" را مطرح نموده اند. در آخرین اظهارات به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دولت، آقای مونسان در جشنواره بین‌المللی اقوام و عشایر شهرستان گرمسار بار دیگر موضوع "شهر گردشگری" را مطرح کرد. ایشان بیان نموده است در تلاش است که این موضوع به‌عنوان یک برند در دولت دوازدهم پیگیری شود. همچنین جناب مونسان "شهر ایده‌آل برای شهرواندان آن را شهر متعالی دانسته، اما شهر گردشگر هم برای شهرواندان متعالی است هم برای گردشگران". او تصریح کرد: امیدواریم یکی از شهرهای استان سمنان جزو شهرهای منتخب برای پروژه "شهر گردشگر" باشد. همچنین در مواردی متعدد اشاره به ایجاد "شهر گردشگر" نموده اند. آنچه از مواضع سکانداران جدید ارگ آزادی در رابطه با پروژه "شهر گردشگر"برداشت می شود از دو جنبه متفاوت، قابل بحث است.

از منظر نخست، "شهر گردشگر" بیشتر تداعی کننده مفهومی همانند شهر صنعتی به ذهن متبادر می کند که متسم نوعی از تمرکز و اختصاص فضایی خاص به یک فعالیت مشخص (در اینجا، گردشگری) می باشد. شاید برای بعضی از موضوعات همچون صنعت به دلایل متعددی از جمله صرفه های ناشی از مقیاس و عامل Critical Mass نیاز به تمرکز وجود داشته باشد اما برای گردشگری و آنهم با توجه به ماهیت بخش گردشگری در ایران، این موضوع منتفی می باشد. از یک طرف با توجه به پراکنش جغرافیایی مقاصد جذاب گردشگری در ایران و این واقعیت که اکثر مقادصد گردشگری خارج از مراکز شهری می باشند و همچنین تنوع اقلیمی ایران که ماهیتاً نوعی توزیع مکانی و فصلی ویژهای برای گردشگری در ایران شده است. از این نقطه نظر، ایجاد شهر گردشگر در کشورهای که از پراکنش فضایی مقاصد گردشگری برخوردار نیستند و حتی دارای جاذبه قابله ملاحظه ای نیستند، می تواند به عنوان راهبردی جهت ایجاد یک نوع جاذبه جهت جذب گردشگر باشد. در ایران باتوجه به وجود مقاصد متععد گردشگری فعال و غیر فعال، هیچ گونه نیازی به پروژههای عظیم و هزینهبری جدیدی مانند "ایجاد شهر گردشگر" نیست.

جنبه دیگری که از بیانات فوق برداشت می شود این است که "شهر گردشگر" یک استراتژی کلی به برنامه ریزی شهری و شهرنشینی می باشد. آقای مونسان بیان کرده است که شهر ایده‌آل برای شهرواندان آن شهر متعالی است، اما شهر گردشگر هم برای شهرواندان متعالی است هم برای گردشگران. این عبارت در کشوری بیان می شود که به گفته صاحب نظران حوزه مطالعات شهری، تا به امروز مقوله ای به نام شهروند شکل نگرفته یا حداقل ضعیف است. این نکته دلالت بر تمایز بین شهرنشینی و شهرگرای است. در واقع در ایران شهروند و شهر ایدهآل برای آن وجود ندارد، حال به دنبال طرح موضوع شهر ایده آل برای شهروند و گردشگران به طور همزمان. هرچند باید به این نکته اشاره کرد که شهر مطلوب شهروند در واقع شهر ایده آل بشر خواهد بود از جمله آن گردشگر.

حال با توجه به بررسی ادبیات موجود در زمینه "شهر گردشگر" می توان عنوان کرد که این اصطلاح در رابطه با سنجش میزان گردشگرپذیری و رنکینگ شهرهای جهان به لحاظ گردشگری کار گرفته شده است. بدین معنی که هر شهری دارای یشترین تعداد گردشگر ناشی از رضایت خدمات رسانی و سرویس دهی را جذب کرده در بالاترین مرتبه رتبهبندی "شهر گردشگری" قرار میگیرند.

ضرورت پرداختن به این موضوع از آنجا نشأت می گیرد که با توجه به مطالعات، اسناد موجود و نظر کارشناسان و متخصصان حوزه گردشگری، اولویتهای اجرای جهت توسعه این بخش و نقش آفرینی گردشگری در بهبود وضعیت معیشتی مردم و اشتغاایی مشخص است. در نتیجه ضروری است مدیران عالی از طرح مباحث غیر ضروری و آرمانی پرهیز و سعی در ایجاد بستر مناسب جهت جذب گردشگری، سرمایه گذاری در این حوزه و تعریف نقش واقعی نهادهای دولتی به عنوان تسهیل کننده و نه تصدیگر با توجه به نظرات کارشناسی برآیند.